نام حداد عادل با زبان فارسی گره خورده است
مراسم نکوداشت استاد فلسفه، ادیب و سیاستمدار ایرانی غلامعلی حداد عادل عصر دوشنبه ۱۱ تیر ماه ۱۴۰۳ در تالار وحدت برگزار شد.
حسن انوری عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: نام دکتر حداد با زبان فارسی گره خورده است. او از دو جهت بنیاد سعدی و فرهنگستان زبان فارسی رهبری میکند.
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای این مراسم طی سخنانی تصریح کرد: ابتدای دولت شهید رئیسی در جلسه نکوداشت دکتر حداد عادل شرکت کردم و آنجا گفتم که باید نکوداشتی در شأن شخصیت حداد عادل برگزار کنیم.
وی افزود: در دوره اخیر یکی از کارهایی که در حوزه فرهنگ انجام شد، احیا شأن استادان و بزرگان فرهنگ است.
وزیر فرهنگ گفت: در حوزه کار فرهنگی از ابتدای انقلاب اسلامی، بسیاری از کتابهایی که دانشآموزان دهه ۶۰ میخواندند؛ یا زیر نظر حداد عادل یا توسط خود او نوشته شده بود.
وی افزود: یاد و خاطره رئیس جمهور شهید و همراهانش را گرامی میدارم و ان شا الله خداوند مردم را به سمت انتخاب یک رئیس جمهور اصلح رهنمون باشد.
محمد مهدی اسماعیلی تصریح کرد: خدمتی که دکتر حداد به رشته علوم انسانی کرد جای قدردانی ویژه دارد.
پس از وزیر ارشاد محمود شالویی در سخنانی ضمن خوشآمدگویی به میهمانان گفت: ابتدا از وزیر فرهنگ برای حمایت از این برنامه و برنامههای مشابه در این ۳ سال تشکر میکنم.
وی افزود: دکتر حداد عادل چهره شناخته شدهای است اما از جهت وسعت علوم و نوع نگاه و اندیشه در جامعه شناخته نشده است. ایشان برای موضوعات مختلف به انجمن مفاخر مشاوره میدهند.
شالویی گفت: کمتر برنامهای، در انجمن مفاخر برگزار میشود مگر آنکه دکتر حداد عادل در برنامهریزیهای آن حضور داشته باشد.
وی افزود: حداد عادل نسبت به هنر و جامعه هنری نیز در این سالها حساسیت داشته است و توجه حداد عادل ستودنی است. ما در انجمن مفاخر وظیفه داریم در درجه اول نکوداشت مفاخر زنده را در کنار نکوداشت بزرگان فقید برگزار کنیم.
شالویی تصریح کرد: امیدواریم که مفاخر کشور در صحت و عزت باشند تا بتوانیم از فرصت استفاده کنیم و از وجود این اساتید بهره بجوییم.
وی گفت: یادی میکنم از رئیس جمهور شهید شهید رئیسی، که تاکید ویژه بر نکوداشت مفاخر داشتند.
رودرا گائوراو شرست سفیر هند نیز در ادامه مراسم تصریح کرد: ایران زمین در هر دورهای، معدن انسانهای جواهر صفت بوده است. در عصر حاضر نیز ایران از مفاخر برجستهای برخوردار است و من بسیار خرسندم که در این آیین نکوداشت حاضر هستم.
وی افزود: استاد هم در میان سیاستمداران و هم در میان اهالی فرهنگ هند، بسیار محبوب هستند. من این فرصت را مغتنم میشمارم که از طرف خود و تمام هندیان از ایشان تشکر کنم.
سفیر هند گفت: دکتر حداد عادل نه فقط در ایران به پاسداشت زبان فارسی میپردازد بلکه در هند هم پاسداشت زبان فارسی را با جدیت دنبال میکند.
همچنین در ادامه مراسم رضامراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش نیز گفت: آغاز آشنایی من با حداد عادل به سال ۱۳۹۱ برمیگردد. تاسیس بنیاد سعدی شروع شده بود و ایشان بنده را به عنوان معاون انتخاب کردند و طی آن سالها در خدمت ایشان بودم.
وی افزود: من از همه عناوین دکتر حداد عادل، لقب معلم را برای حداد عادل دوست دارم. او یکی از ستارگان عرصه معلمی است. سلوک او معلمانه است. بسیار میخواند و کم گویی میکند.
صحرایی تصریح کرد: من از حداد آموختم که نوشتن بسیار مهم است و به دلیل این اهمیت، کتاب نگارش به کلاسهای درس بازگشت.
وی افزود: برای این استاد ارجمند، آرزوی توفیق روزافزون دارم.
در ادامه مراسم حسن انوری عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: سخنم را با یادی از دکتر محمد معین آغاز میکنم. در یکی از جلساتی که در خدمت ایشان بودیم گفت استادان باید سه فرهنگ اسلامی، ایرانی و غربی را به خوبی بشناسند.
وی افزود: امروز تنها کسی که مصداق این سخن دکتر معین است به نظر من حداد عادل است.
انوری تصریح کرد: او از جهت شناخت غرب نیز سرآمد است چراکه پایاننامه دکتری خود را به فلسفههای کانت اختصاص داده است.
وی افزود: فلاسفهای که در قرن اخیر ظهور کردهاند، شدیداً تحت تأثیر فلسفه کانت بودهاند. این موضوع نشان از دقت نظر حداد عادل به موضوعات روز غرب دارد.
عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: نام دکتر حداد با زبان فارسی گره خورده است. او از دو جهت بنیاد سعدی و فرهنگستان زبان فارسی رهبری میکند. زبان فارسی برای ما از دو جهت حائز اهمیت است. اولین دلیل اتحاد اقوام ایرانی با زبان فارسی است و اهمیت دیگر زبان فارسی، وجود شاهکارهایی همچون شاهنامه، بوستان و گلستان سعدی است.
وی افزود: یک محقق غربی شاهنامه را در کنار ایلیاد هومر، آثار شکسپیر و کمدی الهی دانته قرار داده است و گفته این چهار اثر یادگار شکوهمند نبوغ بشری هستند.
نظامالدین زاهدی سفیر تاجیکستان در ادامه این برنامه مطرح کرد: شرکت در این جلسه باعث افتخار است چون امروز مراسم نکوداشت یک شخصیت برجسته در پاسداری زبان فارسی در منطقه است.
وی افزود: به عنوان نماینده سیاسی کشور تاجیکستان باید بگویم؛ این استاد مبلغ دوستی و مودت بین تاجیکستان و ایران است. سند روابط دیپلماتیک بین ایران و تاجیکستان ۳۳ سال پیش، توسط دستان حداد عادل تایپ شده بود.
سفیر تاجیکستان تصریح کرد: تلاش استاد بر آن بوده که با فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بنیاد سعدی زبان فارسی را حفظ کند. حداد عادل وصلکننده فرهنگ ملتهای فارسی است.
همچنین احمد جلالی عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه این مراسم تصریح کرد: آشنایی با دکتر مطهری از برکات دوستی با حداد عادل برای من بوده است. این آشنایی تا شب شهادت دکتر مطهری به برکت وجود حداد عادل ادامه داشت.
وی افزود: اگر بخواهم دین خود را به دکتر حداد بیان کنم. غلامعلی حداد عادل در زندگی من همیشه حق معلمی گردن من داشتند. او حتی شب کنکور تا صبح با من بود و همه اینها را مدیون او هستم.
جلالی تصریح کرد: سه نهاد فرهنگی تحت ریاست حداد عادل در حال فعالیت هستند. حفاظت او از سرمایههای علمی کشور ستودنی است.
در ادامه مراسم محمدرضا مخبر دزفولی رئیس فرهنگستان علوم گفت: ویژگیهای متعدد دکتر حداد به ویژه با تسلطشان بر فیزیک، فلسفه، تاریخ اسلامی، مباحث دینی و… او را به شخصیتی شگفتانگیز تبدیل کرده است.
وی افزود: او شاعر و ادیب است و این لذت بخش است. بنیاد سعدی با انگیزه گسترش فارسی در جهان به سختی برپا شده است.
مخبر تصریح کرد: مجموعه نوشتههایی از یادداشتهای او در جلسات شورای عالی فرهنگی در اختیار دارم که ان شا الله بتوانم روزی منتشر کنم.
وی افزود: برای دکتر حداد عادل سلامتی و طول عمر را آرزو میکنم.
همچنین علی اشرف صالحی استاد دانشگاه در ادامه جلسه گفت: من میخواهم از نگاه مدیر و مدبر حداد عادل سخن بگویم. دکتر حداد وقت را به خوبی مدیریت میکند. او حتی در خودرو کتاب میخواند و یادداشت میکند.
وی افزود: انتشارات فرهنگستان ادب در زمان مدیریت او بسیار اوج گرفته است. تاکنون ۱۸ جلد مجموعه لغات علمی رشتهها در فرهنگستان مکتوب شده که به کلیات علوم میپردازد.
صالحی مطرح کرد: البته این واژهها توسط شورای تخصصی هر علمی در فرهنگستان ادب بررسی میشود و واژههای علمی تولید شده در فرهنگستان ادب با نظارت گروههای علمی دانشگاهی است.
حداد عادل در ادامۀ این مراسم و به عنوان سخنران پایانی گفت: در زمانهای به دنیا آمدم که در کشورم سه فرهنگ ایرانی و اسلامی و غربی همزمان با یکدیگر در تعارض و تعامل بودند. بسیاری از تحولات اجتماعی و حوادث سیاسی یکصد سالۀ اخیر را میتوان برآیند این سه فرهنگ دانست. شخصیت افراد نیز بسته به فرهنگهاست و نشان میدهد تا چه حد تحت تأثیر این سه فرهنگ بودند.
وی افزود: پرسش مهمی که میتوان طرح کرد، دربارۀ نسبت این سه فرهنگ است. آیا میتوان بین آنها تعادل و توازن منطقی و سازنده دست یافت؟ از نظر من میتوان میان فرهنگ اسلامی و فرهنگ ایرانی آشتی و سازگاری پایداری ایجاد کرد. میتوان به ایران علاقه و به اسلام عقیده داشت. نگاه من به اسلام، نگاه عقلانی است. در اسلام، عقل و معرفت محور است و عقلانیت حاکم است و این مهمترین درسی است که از استاد شهیدم مطهری آموختم و به آن باور دارم.
حداد عادل گفت: همزیستی اسلام و ایران، تجربۀ تاریخی ملت ماست. ما هزار و چهارصد و اندی سال پیش اسلام را پذیرفتیم، اما ایرانی ماندیم. زبان عربی را آموختیم، اما زبان فارسی را حفظ کردیم و نوروز را که رسمی کهن بود، حفظ کردیم و قرآن را در سفرۀ هفت سین در کنار سبزهای روییده در خاک وطن رویاندیم. هرگاه اسلام با ایران همافزایی داشتند، شاهد پیشرفت و پویایی بودیم و هرگاه این دو از هم جدا شدهاند، به تفرقه و ضعف گرفتار آمدیم. عشق و علاقه به زبان و ادبیات فارسی را از بارزترین نشانههای ایراندوستی میدانم و پاسداری از این زبان را پاسداری از هویت ایرانی میشناسم.
وی افزود: باید بکوشیم باطن و جوهر و روح فرهنگ غربی را بشناسیم. تقلید کورکورانه و غربزدگی ما را به جایی نمیرساند. باز هم از تاریخ به ویژه از تاریخ ۲۰۰ سال ایران مدد میگیرم و میگویم به گواهی تاریخ که آکنده از دخالتهای ناروا و ظلم و خیانتها و کودتاهای قدرتهای غربی در ایران ماست، ایراندوستی و عشق و علاقه به آزادی ایران با غربپرستی و غربستایی سازگار نیست. ما از تمدن و فرهنگ غربی چیزهای مفید فراوانی میتوانیم بیاموزیم و بپذیریم، اما آنچه از آن فرهنگ نباید بپذیریم، مهمتر از چیزهایی است که میباید بپذیریم.
حداد عادل با اشاره به اینکه از نظر من، عیب بزرگ فرهنگ غربی، حضور نداشتن خدا در زندگی سیاسی و اجتماعی غرب است، گفت: همین امر سبب شده تا ارزشهای اخلاقی، فاقد پشتوانۀ هستیشناختی و معرفتشناختی شود. اگر ۷۵ سال است که جهان غرب به مشتی مردم بی گناه و بی پناه عرب مسلمان فلسطینی آشکارا ظلم می کند و اگر امروز بیش از ۸ ماه است که صدها هزار نفر از زن و کودک و پیر و جوان، به جرم دفاع از وطن و استقلال خویش به دست و دستور غربیان کشته و مجروح میشوند، ناشی از آن است که غرب، ارزشهای اخلاقی و از جمله مهمترین آنها یعنی عدالت را مطلق نمیداند؛ زیرا به حقیقت متعالی و مطلق که همانا خداست، قائل نیست. بنده سالها در دانشگاه تهران، دانشجوی دانشهایی مثل ریاضیات و فیزیک بودم که از غرب آمده بودند و بیش از ۵۵ سال در این دانشگاه فلسفۀ غرب آموختم و این فلسفه را تدریس کردم، اما همواره در ارزیابی فرهنگ غربی، از دو معیار و ترازو استفاده کردم: اسلام و ایران. هرگاه التزام به فرهنگ غربی را متضاد با منافع و مصالح میهن عزیزم ایران یا مغایر با اصول دینم اسلام دیدم، به منافع و مصالح ملی و عقاید دینی خود ملتزم بودم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: اینجا میخواهم به سؤالی که دوستانم در سالهای اخیر از من پرسیدهاند، پاسخ گویم و آن این است که چرا وارد عالم سیاست شدم؟ پاسخ من به این دوستان این است که اگر در کشور ما سیاست بر پایۀ درستی استوار نباشد، دین و دنیای مردم نیز استوار نخواهد ماند. سیاست مانند داربستی است که اهل فرهنگ و هنر بر بالای آن ایستادهاند و به نقش ایوان مشغولند. اگر این داربست از پای بست ویران شود، همه چیز و همه کس فرو میریزد. هرگاه در استواری پایههای داربست سیاست احساس تزلزل کردم، ترجیح دادهام از بالای آن داربست یعنی از جمع اهل درس و بحث و فرهنگ و هنر پایین آیم و در نقاط تاریک سیاست، به تحکیم آن پایهها بپردازم. البته ورود من به عالم سیاست هزینه و تاوان داشت و من با علم به این معنا، آگاهانه پای به این عرصه نهادم و هزینۀ آن را هم پرداختم.
حداد عادل افزود: اگر سیاستمداران بلغزند، همه میلغزند و اگر در دفاع از مردم و میهن، ثبات قدم و بصیرت داشته باشد، کشور پیشرفت خواهد کرد. اهل فرهنگ به جای آنکه از سیاست دوری کنند، باید با ورود به عرصۀ سیاست، آن را فرهنگی کنند و از خشونت و بی اخلاقی آن بکاهند و تلطیفش کنند. من اعتماد دارم که اگر سیاستمداران ما بیشتر کتاب بخوانند و اهل قلم باشند و دستی در ترجمه داشته، از تاریخ و فرهنگ و ایران و جهان آگاهی بیشتری داشته باشند، فرهنگ سیاسی کشورمان سامان بهتری خواهئد یافت.
وی ادامه داد: نزدیک به ۶۰ سال است که من در دانشگاهها و فرهنگستانها و وزارتخانهها کار میکنم. یکی از تجربههایی که طی این سالها آموختم، این است که کشور ما بیش از هر چیز دیگری به مدیران توانا نیازمند است. مشکل اصلی کشور ما، کمبود منابع نیست بلکه کمبود مدیر است. اگر همه چیز در اختیار داشته باشیم، اما مدیریت نداشته باشیم، گویی هیچ چیزی نداریم، اما اگر مدیریت داشته باشیم و هیچ چیز نداشته باشیم، نمیتوانیم به چیزی دست یابیم. اگر میخواهیم در آمال نمانیم و فقط به ذکر آمال اکتفا نکنیم و آمال را به اعمال مبدل کنیم، باید مدیریت کنیم. مدیریت، پلی است که آمال را به اعمال متصل می کند. کمبود مدیر در تمام بخشهای کشور ما محسوس است، اما کمبود مدیر فرهنگی، از همه محسوستر است.
حداد عادل گفت: ما در آموزش و پرورش و دانشگاه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرهنگستانها و نهادهای مشابه دیگر، بیش از هر چیز از کمبود مدیر فرهنگی رنج میبریم. بسیار دیدهام دانشمندانی که علاقه دارند سالهای سال به دور از هرگونه مسئولیت و مدیریت در دفتر کار خود تنها بمانند و بخوانند و بنویسند، اما مدیریت نکنند. من ترجیح میدهم ۱۰ تا از این گونه دانشمندان را با یک مدیر لایق علمی و فرهنگی معاوضه کنم و مطمئن هستم که نظر نخواهم کرد. توصیۀ من به معلم و مدیران مدارس این است که دانش اموزان را چنان تربیت کنند که آنان بتوانند در آینده مدیران لایق کشورشان باشند.
وی افزود: سخن دیگر من دربارۀ آموزش و پرورش است. این نهاد را مهمترین نهاد اجتماعی در قوام و دوام یک ملت میدانم. هیچ کشور و ملتی را سراغ نداریم که بدون پیشرفت در آموزش و پرورش، پیشرفت واقعی کرده باشد. بهترین خدمتی که هر حکومتی میتواند به ملت خود بکند، این است که با آموزش و پرورش به فرزندان آن ملت فرصت برابر برای ترقی و رشد عطا کند. مهمترین آموزشی که معلمان میتوانند به دانشآموزان دهند، آموزش تفکر است. اگر ما فکر کردن را به دانش آموزان بیاموزیم و لذت تفکر را به آنان بچشانیم، بزرگترین خدمت را به آنان و ملت خود کردهایم. سرمایهگذاری در آموزش و پرورش دیربازده، اما پر سود است. بزرگترین سرمایۀ ملی ما، نیروی انسانی است. علت خرابی بسیاری از کارها این است که آن کارها را به دست کسانی سپردیم که کفایت ندارند. هرگاه فرد لایقی داشتهایم و کار را به او سپردهایم، موفق شدهایم و هرجا موفق نشدیم، علتش این بوده که از فرد لایقی برای آن کار تربیت نکردیم. آموزش و پرورش کارخانۀ تولید شهروندان شایسته و کارآمد است. بر پایه چنین اعتقادی، من همیشه معلم بودهام و امروز که پای در ۸۰ سالگی گذاشتم، افتخارم این است که معلم هستم و در مدرسههای فرهنگ درس میدهم. خدا را شکر میکنم علاوه بر مدارسی که در تهران داریم، ۲۴ مدرسه هم در محرومترین نقاط بلوچستان داشته باشیم. خدمتگزاری به فرزندان این آب و خاک را موهبت و نعمت میدانیم و قدردان آنان هستیم.